۰
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۴
کد مطلب : ۶۷۶
/ مروری بر تاریخ داروسازی و پزشکی در ایران ۲ /

سابقه کهن ایرانیان در علم داروسازی و داروشناسی / بررسی خواص برخی داروها در کلام «رازی»

علم داروشناسي و داروسازي در ايران از كهن‌ترين ادوار در اختيار علم و فن پزشكي قرار گرفته است. يكي از ابتكارات ويژه حكيمان ايرانی شناخت خواص گياهان دارای استفاده غذايی بوده و بعضی از محققان بزرگ ايرانی توانسته اند در بعضی از خوردنی‌ها و نباتات و آشاميدني‌ها خاصيت درمانی يافته و آنها را براي معالجه بيماران خود به كار برند و به نتايج ارزشمندي نيز برسند.
سابقه کهن ایرانیان در علم داروسازی و داروشناسی / بررسی خواص برخی داروها در کلام «رازی»
به گزارش پایگاه خبری خبردارو، خسرو معتضد  خسرو معتضد _تاریخ نگار _ در گفت و گو با این پایگاه خبری درباره پیشینه داروهای گیاهی در ایران بیان کرد: در دنياي كنوني به عبارتي 18 هزار نوع داروي اختصاصي و به نوعی بيشتر از اين تعداد دارو در بازارهاي جهان عرضه ميشود، در حالي كه مواد اوليه اين هزاران نوع دارو از يك صد و بيست و هشت ماده بيشتر نيست.

سوابق چند هزار ساله ثابت كرده است، داروهايي كه منشا گياهي داشته و سمي شناخته نشده اند، بي ضرر بوده و آثار شفابخش دارند.

يكي از اين گياهان اسطوخودوس است كه اسانس آن ميكروب استافيلكوك و باسيل حصبه را از بين ميبرد. دم كرده آن ميكروب حصبه را نابود ميكند. پزشكان آنرا براي معالجه تيفوييد به كار ميبرده اند. اسطوخودوس براي درمان عفونتهاي مجاري تنفس، آسم، سياه سرفه و گريپ مفيد تشخيص داده شد و پماد آن براي التيام جراحات در خور استفاده است. در ضمن خاصيت خوابآور دارد و عصاره آن از راه جهاز هاضمه يا تزريق تحت جلدي يك خوابآور واقعي است.

ايرانيان كه سابقه مدني كهني دارند از نخستين مللي هستند كه به مطالعه و تحقيق و نيز تكميل پژوهشها پيرامون داروهاي مختلف گياهي شفابخش پرداخته و در اين راه بدون تعصب و خودخواهي از فرآورده هاي درماني كننده ساير ملل قديمي نيز استفاده كرده اند.

علم داروشناسي و داروسازي در ايران از كهن ترين ادوار در اختيار علم و فن پزشكي قرار گرفته و به كمك آن شتافته است. يكي از ابتكارات ويژه حكيمان ايران شناخت خواص گياهان داراي استفاده غذايي بوده و بعضي از محققان بزرگ ايراني توانسته اند در بعضي از خوردني ها و نباتات و آشاميدني ها خاصيت درماني يافته و آنها را براي معالجه بيماران خود به كار برند و به نتايج ارزشمندي نيز برسند.




رازي، علي بن عباس مجوسي اهوازي و ابوعلي سينا را شايد بتوان سرآمد پزشكان ماده و داروشناس ايراني به شمار آورد.

رازي به دارويي به نام شربت مرواريد اشاره ميكند كه جلوي اشاعه دانه هاي آبله در بدن را ميگرفته است. اين شربت همان شربت كادي SIROP De CADY يا پاندانوس ادراتيسموس pandanus odoratismus بوده است.

رازي معالجه بيماران با غذا را بر دارو ترجيح ميداده است
براي معالجه سردرد پرهيز از آشاميدن شربت هاي سنگين و مسکر و گوشت را تجويز ميكرد. در سردردهاي سنگين حبي به نام كوكشي Pilules De cocchilles را به بيمار ميداد كه از شحم حنظل coloquinte و تربد turbitn و سقمونيا scammonee  تهيه ميشد. آورده اند معجوني از هليله و آلو و تمر هندي تازه نيز به بيماران تجويز ميشد. در ديوانگي و سكته و صداع فصد را توصيه ميكرد.

در زکام عناب (jujube) و رب السوس reglisse يا شيرين بيان را توصيه ميكرد. براي درمان رعاف و خون ريزي سياوشان sangdragon گرد نشاسته ميداد. براي سرفه حبهايي مرکب از مرمكي و ميعه  myrrne يا سقز و صمغي خوشبو از درخت آبنوس ها ebenier را مفيد ميدانست كه در بواسير و سقط جنين و بازكننده خون عادت ماهانه زنان نيز موثر بود و براي رفع چسبندگي رحم نيز مفيد بود و آنرا، رازيانه نيز نيز مي خواندند.

او كه نويسنده كتاب "الجدري و الحصبه" (آبله و سرخك) است، پيش از بروز دانه ها، دستور بادکش و حجامت ميداد. سپس آب عدس قرمز و آب ميوه‌هاي ترش را به بيمار مي‌خوراند. براي كاستن از ترشي آب ميوه، عناب و کاهو و عدس و کافور را مخلوط مي‌كرد. به نظر او آب سركه در معالجه آبله موثر بوده است. در اتاق بيمار چوب گز و بلوط و بيد و صندل تبخير مي‌كردند و برگ انار به تن مي‌ماليدند و پس از خشك شدن آرد، برنج و زعفران مي‌ماليدند.

حجامت، خنک نگه داشتن اتاق، غذاهاي كاهش دهنده حرارت، ماءالشعير، شيره گوشت بز و جوجه‌اي كه بدان آب غوره زده باشند و تباشير و آب و رب ميوه‌هاي ترش در نظر او زايل‌كننده همه بيماري‌ها بوده‌اند. اين خوردني‌ها را براي ذات الجنب و گلودرد نيز مفيد ميدانست.

رازي از پزشكاني است كه به استحمام با آب سرد معتقد بوده است. او آب ليمو و آب غوره و سماق و شاه توت و سيب و انار و کاسني (chicoree) و کاهو و ترخون estragon و عناب و عدس را داراي خواص دارويي ميداند.

graines de psylliumو صندل و تاجريزي groseille يا عنب الثعلب Dcuceamere و نوعي بادمجان و کافور در نظر او هر كدام خواص شفادهنده دارد. عسل و انجير را براي معالجه سرفه و عوارض ريوي توصيه ميكند. ترنجبين manne de hedysaum alhagi، شير خشت manne datraphaxis، گز علفي mannede quercusvalenia، بيدخشت produit de salixfragilis، شكر تيغال produit de calotropis procera و گز خوانسار يا گزانگبين Manne de tamarix mannifera، فلوس و تمر هندي از ديگر داروهاي غذايي مورد توجه ابوبكر محمد بن زكرياي رازي است.

رازي ابتدا داروي ساده و مفرد را مضر ميداند. تجويز داروي مفرد در صورتي ضرورت دارد كه بيمار با غذا و پرهيز غذايي معالجه نشود.
سپس اگر بيمار با خوردن داروي مفرد معالجه نشد، پزشك ميتواند داروي مركب تجويز كند. بعضي از گوارشهاي مرکب از زيره و گشنيز و آويشن و سداب براي معالجه نفخ شديد شكم و امعاء ضروري است و البته بيمار نبايد ميوه‌هاي سرد و ترش بخورد.
رازي براي دفع صفرا و رفع عطش، آشاميدن شربت آلو يا آلبالو را توصيه ميكند. تركيبي از كتيرا و نشاسته و بادام شيرين پوست كنده و شكر با دارويي به نام لعوق فلوس را براي برطرف ساختن دردهاي قولنج كيسه صفرا و از بين بردن سوزشهاي مجاري بول و کليهها موثر ميداند.




آرد جو و سويق و گندم بو داده را براي درمان بيماريهاي گرم و تب پيشنهاد ميكند. سويق را داروي درمان اسهال ميداند. براي كمخوني رنگ پريدگي همين تركيب را تجويز كرده و خوردن آب نخود را براي پاك كردن كليهها و مثانه از سنگ و شن موثر ميداند.
به باقلاي پوست كنده معتقد است و ميگويد در مداواي بيماريهاي كبدي موثر است و خروج بلغم و فضولات و اخلاط را از سينه تسهيل ميكند.حتي بر اين نظر است نزله و ترشحات سوزاننده كه از سر و مخاط بيني سرازير شده و در سينه ايجاد سرفه ميكند با خوردن باقلا تخفيف مييابد.

آب نخود، آب باقلا، خربزه و مارچوبه را براي جلوگيري از توليد سنگ كليه و سنگ صفرا موثر دانسته و خوردن ارزن و ذرت را در بيماري استسقا (ديابت) و سستي معده توصيه ميكند. وي از ترياك و شربت خشخاش توام با دود دان و تدخين با آرسنيك قرمز [زرنيخ و مرمكي و وشا] نيز استفاده ميكند تا سرفههاي شديد را درمان كند. شربتي آهندار که طب جديد آنرا scorix ferri ميخواند، براي ناخوشيهاي معده ارائه ميكرده است. در نزفالدم hemoptysie يا خونريزي سينه و اخلاط آلوده به خون دم الآخرين يا خون سياوشان (کند) Encens را توصيه ميکرده است.

همچنين صمغ عربي و رب ليمو و فصد (خون گرفتن) و سنگ جديد Pierrenenatti يا اکسيد قرمز آهن مخلوط به ترياک را راه درمان ميدانست. به شير بز براي درمان سل اعتقاد داشت. براي سرفه شربت خشخاش، در دشواري دفع ادرار يا عسر البول که شاهان و وزيران بزرگي را ميكشت يا از درد به زاري و گريه واميداشت، چون (امير احمد معزالدوله ديلمي). تزريقهاي آب نمك در شانه يا آب ممزوج با خاكستر را راه مداوا مي دانست.

پيش از آنكه عصر جديد داروسازي در اروپاي رنسانس آغاز شود، توصيهها و تجويزهاي رازي جهان طب را مسخر كرده بود. تا قرن هجدهم ميلادي گياهان دارويي و مرهمها و پمادها و ضمادهايي از گياهان مختلف و مواد معدني تهيه ميشد و جراحيهاي سطحي براي درمان بيماران به كار برده ميشد و هنگام جنگها و جراحاتي كه در نتيجه ضربات شمشير و نيزه به بدن جنگجويان وارد ميشد از بريدن پا يا دست بدون بيهوش كردن مجروح استفاده ميكردند و سپس محل بريده شده را با آتش يا روغن جوشان ضد عفوني ميكردند.



انتهای پیام
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما